دست نوشته شهید مهدی باکری درباره حضور برادرش حمید در دفاع مقدس + عکس
تاریخ انتشار: ۵ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۵۰۹۱۰
به گزارش جماران؛ صبحگاه 25 اسفند 1363 در کنار جاده بصره - العماره نیروهای باقیمانده گردان امام حسین(ع) لشکر 31 عاشورا همچنان مقاومت میکردند. پس از دقایقی اصغر قصاب عبداللهی، فرمانده گردان به شهادت میرسد، علی تجلایی فرمانده ارشد سپاه که به صورت نیروی آزاد در رزم حاضر بود، در جواب مهدی باکری که احوال فرمانده گردان را میپرسد، میگوید: آقا مهدی! اصغر رفت «موقعیت حمید» و چنین بود که تا شامگاه آن روز «علی تجلایی» و«مهدی باکری» نیز برای همیشه به «موقعیت حمید» رفتند و پیکرشان هیچگاه به خانه برنگشت!
روزنامه ایران برای اولین بار دست نوشته شهید مهدی باکری درباره حضور حمید باکری در جبهه های دفاع مقدس را که پس از شهادت حمید نگاشته شده منتشر میکند:
حضور دائمی در جبهههای نبرد با صدام متجاوز را از عملیات فتحالمبین شروع نمود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برحسب شایستگی که کسب نمود از طرف فرماندهی کل سپاه پاسداران به عنوان فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل منصوب شد و بعد از عملیات والفجر مقدماتی به عنوان معاون لشگر 31 عاشورا از والفجر یک به بعد راه مولایش حسین بن علی را ادامه داد. استقامت او و تدبیراتش در مقابل صدامیان همیشه برای یارانش الگو بود. شرکت در عملیاتهای والفجر یک، والفجر 2، والفجر 4 از افتخاراتش بود که همیشه دوش به دوش برادران رزمنده بسیجی در خطوط اول حمله شرکت داشت. با خونسردی زیادی که داشت همیشه فرماندهان زیردستش را به استقامت و تحمل شداید صحنههای نبرد تشویق مینمود و به آنها یاد میداد که چگونه با دست خالی از امکانات مادی در مقابل دشمنی که سراپا پوشیده از زره و پیشرفتهترین امکانات جنگی عصر حاضر میباشد بایستی فقط با اتکا بهایمان و روش حسینی جنگید و بالاخره در عملیات خیبر با اولین گروه پیشتاز که قبل از شروع عملیات باید مخفیانه در عمق دشمن پیاده میشدند تا مراکز حساس نظامی را به تصرف درآورده و کنترل منطقه را در دست داشته باشند عازم شد و در ساعت 11 شب چهارشنبه سوم اسفندماه شروع عملیات خیبر بود که با بیسیم خبر تصرف پل مجنون در عمق 60 کیلومتری عراق را اطلاع داد؛ پلی که با تصرف آن، دشمن متجاوز قادر نشد نیروهای موجود در جزایر را فراری دهد و یا نیروی کمکی برای آنها بفرستد. در نتیجه تمام نیروهایش در جزایر کشته یا اسیر شدند و این عمل قهرمانانه فرمانده و بسیجیهای شجاعش ضمانتی در موفقیت این قسمت از عملیات بود و عاقبت با 2 روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نیروهای زرهی دشمن فقط با نارنجک و آرپیجی و کلاش ولی با قلبی پر از ایمان و عشق به شهادت خودش و یارانش در حفظ آن پل مهم جنگیدند و در همانجا هم به لقاءالله پیوسته و به آرزوی دیرینهاش دیدار سردارش امام حسین(ع) شتافتند. بجاست یاد شود از یار باوفایش شهید مرتضی یاغچیان، معاون دیگر لشگر عاشورا که ادامه دهنده راه حمید بود و بعد از شهادت حمید سنگر او را پر کرد و راهش را ادامه داد که عاقبت او هم بعد از 2 روز مقاومت راه حمید را پیمود و در سنگر حمید به شهادت رسید.
روحش شاد و یادش گرامی باد. او هم از رزمندگان امام حسین(ع) بود و بارها در عملیاتها زخمی شده و رشادتها نشان داده بود. شاید به خاطر علاقه زیادی که این دو برادر به هم داشتند و پشتیبان هم همیشه در صحنههای نبرد بودند در یک سنگر به شهادت رسیدند و یادآور شجاعت، شهامت و استقامت حسینگونه در صحنههای نبرد حق علیه باطل شدند.»
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا سپاه پاسداران شهید باکری شهید حمید باکری شهید مهدی باکری افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا مهدی باکری امام حسین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۵۰۹۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید حسین اسکندرلو را بیشتر بشناسیم
گردانهای حضرت علیاصغر و المهدی زودتر از دیگر گردهانهای عملکننده درگیر نبرد با دشمن شدند. در همان ساعتهای نخست درگیری تعدادی از تانکهای دشمن منهدم شدند و تلفات زیادی دادند. تا اینکه صبح ۱۲ اردیبهشت سال ۶۵ تقریبا درگیری تن به تن میان رزمندگان ایرانی و عراقی در رملهای فکه آغاز شد.
به گزارش ایسنا، حسین اسکندرلو دوازدهم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۱ در جنوب تهران به دنیا آمد. در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ از اولین کسانی بود که با تصرف پادگان تسلیحاتی خیابان پیروزی تهران، به مردم کمک کرد.
پس از پیروزی انقلاب، مدتی در کمیته انقلاب اسلامی به حراست از آرمانهای مردم پرداخت و پس از آن به عضویت رسمی سپاه در «گردان ۷» پادگان امام حسین (ع) درآمد. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبههها شد و در سمتهایی چون معاونت گردان حنین، عضو شورای فرماندهی سپاه سر پلذهاب، مسئول بسیج سپاه غرب و فرمانده گردانهای سلمان، زهیر و علیاصغر (ع) به دفاع از میهن اسلامی پرداخت که در این مدت چندین بار نیز مجروح و شیمیایی شد و در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۵ درعملیات «سیدالشهدا (ع)» منطقه «فکه» بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردنش در روز تولدش به شهادت رسید.
سردار ابوالفضل مسجدی از همرزمان شهید حاج حسین اسکندرلو و مسئول روایتگری و زیارتگاههای کل سپاه در گفتوگو ایسنا، درباره لحظه شهادت این فرمانده شجاع و عملیات «سیدالهشدا(ع)» میگوید: این عملیات روز ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در پی اجرای استراتژی «دفاع غیرمتحرک» عراق به مرحله اجرا درآمد. عراقیها توانسته بودند در این زمان تا نزدیکیهای «فکه» و «تپه سبز» پیشروی کنند. اگر جلوی عراقیها گرفته نمیشد میتوانستند تا جاده اندیمشک ـ اهواز بیایند. به همین خاطر، حاج علی فضلی که آن زمان فرماندهی گردانهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) را بر عهده داشت، تمامی فرمانده گردانها را در ساختمان نجف اشرف فرا خواند و به آنها یادآور شد که نیروی زمینی سپاه به ما تکلیف کرده است تا عملیاتی برای مقابله با پیروی دشمن انجام بدهیم.
این فرمان باید در کمترین زمان ممکن انجام میشد. از آنجایی که مدتی عملیاتی در منطقه طراحی و اجرا نشده بود تعدادی از نیروها در حال بازگشت به تهران بودند. حاج حسین، خیلی زود کسی را به راهآهن فرستاد تا بچهها باز گردند. طرح و نقشه عملیات در ۴۸ ساعت ریخته شد. در خاطرم هست که ۶ گردان از لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) برای انجام این عملیات آماده شدند. گردان «علیاصغر» به فرماندهی حاج حسین اسکندرلو، گردان «المهدی» به فرماندهی شهید حسنیان، گردان «علیاکبر» به فرماندهی برادر تقیزاده، گردان «زینب» به فرماندهی حاج خادم و گردان «قاسم» به فرماندهی غلامی آماده شدند. نیروهای حسین اسکندرلو در اردوگاه «فرات» در دزفول مستقر بودند.
گردانهای حضرت علیاصغر و المهدی زودتر از دیگر گردهانهای عملکننده درگیر نبرد با دشمن شدند. در همان ساعتهای نخست درگیری تعدادی از تانکهای دشمن منهدم شدند و تلفات زیادی دادند. تا اینکه صبح ۱۲ اردیبهشت سال ۶۵ تقریبا درگیری تن به تن میان رزمندگان ایرانی و عراقی در رملهای فکه آغاز شد. در این درگیریها حدود ۹۷ تن از نیروهای گردان علیاصغر به شهادت رسیدند. با ادامه نبرد، حاج حسین نیز بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردنش در روز تولدش و در گردانی که نامش با نام طفل شش ماهه امام حسین (ع) بود به شهادت رسید.
من یک سرباز به نام «شهید صالحیان» داشتم که حاج حسین بسیار با او احساس دوستی میکرد. به همین خاطر از من خواست تا صالحیان همراهش باشد. پس از شهادت حاج حسین، من از شهید صالحیان شنیدم که حاج حسین اسکندرلو شب پیش از شهادتش گفته است: «امشب شب عاشورا است، حفظ انقلاب و این منطقه خون میخواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ کنیم دشمن تا جاده اندیشمک ـ اهواز پیش خواهد آمد.»
به گزارش ایسنا، در این عملیات همچنین شهیدان «سیدمهدی اعتصامی»، «سیدمجتبی زینال الحسینی»، «اصغر کاظمی»، «علی دهقان سانیچ» و «سعید منتظری» از جمع همسنگران تخریبچی لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) در بازگشایی معبر برای رزمندگان به فیض شهادت نائل آمدند.
انتهای پیام