علمدار لشکر عاشورا
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۵۳۹۶۰
همزمان با فرماندهی مهدی باکری در تیپ ۳۱ عاشورا، حمید باکری نیز به تیپ ۳۱ پیوست و در عملیات مسلم بن عقیل مسئول محور یکم تیپ عاشورا و در عملیات والفجر مقدماتی فرمانده تیپ ۹ لشکر ۳۱ عاشورا بود. همچنین در نبردهای والفجر ۱، والفجر ۲، والفجر ۴ و خیبر جانشینی فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا را بر عهده داشت.
به گزارش خبرنگار ایمنا، شهید حمید باکری در اول آذرماه سال ۱۳۳۴ در شهرستان ارومیه به دنیا آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حمید، تحصیلات ابتدائی تا سیکل را مدرسه کارخانه قند به پایان برد و برای ادامه تحصیل نزد عمه اش به ارومیه رفت و به همراه شهید مهدی باکری، برادر بزرگترش، در دبیرستان فردوسی موفق به اخذ مدرک دیپلم ریاضی شد.
حمید با تشکیل سپاه ارومیه به عضویت آن درآمد و از اعضای شورای مرکزی سپاه و از نیروهای واحد عملیات آن بود. مدتی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که در ادامه غائله کردستان، پادگان مهاباد توسط عناصر مسلح وابسته به گروهکها تصرف شد و مهمات، اسلحهها و ماشین آلات جنگی آن به غارت رفت. در بحبوحه این وقایع پدر حمید در سال ۱۳۵۸ در تصادف با اتومبیل کشته شد. مدتی پس از این ماجرا حمید که در شورای فرماندهی سپاه ارومیه بود تصمیم به ازدواج گرفت. او با هزینهای معادل پانصد تومان با خانم فاطمه امیرانی، پیوند زناشویی بست و با همسرش قرار گذاشت از هیچکس هدیه قبول نکنند.
جهاد سازندگی، میدان دیگری بود
جهاد سازندگی، میدان دیگری بود که همگام با عضویت در سپاه پاسداران، حمید در آن حضور داشت و در جهت بازسازی روستاها و محرومیت زدایی از آنها تلاش میکرد. در پی تشکیل بسیج، مسئولیت بسیج استان آذربایجان غربی را به عهده گرفت و همسرش به فرماندهی بسیج خواهران استان منصوب گردید تا آسانتر بتواند امور مربوط به آموزش نظامی خواهران را پیگیری کند. با شدت گرفتن درگیریهای کردستان، حمید با هواپیمای ۱۳۰ C به همراه ۱۵۰ نفر از پاسداران به سنندج رفت و در مدت ۲۲ روز جنگ سخت و سنگین، ضد انقلاب داخلی را شکست داد و شهر را از تصرف آنها خارج کرد.
در تیرماه ۱۳۵۹ ضدانقلاب، مهاباد را به آشوب کشید. حمید به همراه نیروهای خود عازم مناطق آشوب زده شد در حالی که غلامعلی رشید از بسیج و سپاه دزفول به کمک آنها آمده بود. پس از آزاد سازی مهاباد حمید به همراه نیروهایش در کنار نیروهای تحت امر عبدالمحمد رئوفی نژاد برای پاکسازی مهاباد در این شهر باقی ماندند. بعد از پاکسازی نوبت بازسازی رسید و او مسئول بازسازی مناطق آزاد شده در کردستان شد. در حالی که در این ایام مسئولیت کمیته برنامه ریزی جهاد را بر عهده داشت.
با آغاز جنگ تحمیلی، ماندن در پشت جبهه را تاب نیاورد و با وجود مسئولیتهای سنگین از جمله بازسازی کردستان و سر و سامان دادن به شهرداری ارومیه، عازم مناطق عملیاتی شد. او در اوایل سال ۱۳۵۹ به علل خاصی از سپاه پاسداران خارج شد و تا اواخر سال ۱۳۵۹ در شهرداری ارومیه به عنوان مسئول اداره بازرسی شهرداری، یار مهدی بود. در اوایل سال ۱۳۶۰ اولین فرزندش (احسان) به دنیا آمد. در این ایام، مسئول بازرسی شهرداری بود اما دستشوییها را تمیز میکرد و آنچنان برق میانداخت که مورد تمسخر قرار میگرفت.
در شب قدر سال ۱۳۶۰، حمید بسیجیانی را گرد خود جمع آورد و دوباره به آبادان رفت. در آنجا خط پدافندی را در ساحل اروند، از ذوالفقاریه تا پل بهمنشیر، طراحی کرد و سلاحهای موجود از جمله خمپاره ۸۰ را در خط تماس سامان داد. در همین زمان، بسیج عشایر آبادان را تشکیل داد. میزان کار و فعالیت او در جبهه به حدی بود که حتی اگر زخمی میشد باز جبهه را ترک نمیکرد. حمید در قسمت فرماندهی یکی از گردانهای تیپ نجف اشرف در عملیاتهای فتح المین و بیت المقدس در گشودن دژ مستحکم عراقیها در خرمشهر نقش مهمی ایفا کرد.
روایت همسر شهید از ایثارگریهای حمید باکری
خانم فاطمه امیرانی در باره همسرش گفت: روزی که لباس سپاه را تحویل گرفت مثل بچهها آن را با ذوق پوشید. از آن به بعد دیگر همیشه در جبهه بود و هیچگاه آرامش و استراحتی نداشت. همه خانواده دوستان و همرزمان به چشمهای قرمز و خسته و کم خواب حمید عادت کرده بودند.
وی افزود: پس از مدتی حمید ما (خانواده خود) را به دزفول برد. بعد از عملیات رمضان فرماندهی تیپ ۳۱ عاشورا به مهدی باکری سپرده شد و حمید، قائم مقام تیپ بود. بعد از اینکه تیپ عاشورا به لشکر ۳۱ عاشورا تبدیل شد، حمید، قائم مقامی لشکر ۳۱ عاشورا را به عهده گرفت. حمید در عملیات مسلم ابن عقیل و چندین بار در جنگ تن به تن با عراقها درگیر و از ناحیه دست زخمی شد، اما جبهه را رها نکرد. بعد از عملیات، حمید از سوی فرماندهی سپاه به فرماندهی تیپ حضرت ابوالفضل منصوب شد. در عملیات محرم و والفجر ۱ شرکت کرد. در این عملیات از ناحیه زانو به شدت زخمی شد و به اجبار او را برای عمل جراحی به تهران منتقل کردند.
حکم تخلیه منزل، خبر شهادت مرد خانه بود
همسر شهید ادامه داد: در این ایام خانواده فرماندهان جنگ در ساختمان افسران مجرد که قبل از انقلاب در پادگان الله اکبر اسلام آباد ساخته شده بود، ساکن بودند. فرماندهانی مثل شهیدان ابراهیم همت، عباس کریمی، دستواره، ورامینی، عبادیان، حجت فتوره چی، مهدی و حمید باکری و چند تن دیگر. گاه صاحب خانهای حکم تخلیه دریافت میکرد و حکم تخلیه، خبر شهادت مرد خانه بود.
وی درباره چگونگی شهادت همسرش از زبان همرزمانش گفت: قبل از عملیات خیبر، مهدی در جمع فرماندهان گفت که ما باید در این عملیات ابوالفضل وار بجنگیم و هرکس آماده شهادت نیست پا پیش نگذارد و حمید آرام گفت برادران دعا کنید من هم شهید بشوم این جمله حمید همه را به گریه انداخت. عملیات خیبر شروع شد. هنگام رفتن حمید، مهدی کوله پشتی را باز کرد و قصد داشت چند قوطی کمپوت در آن بگذارد که حمید قبول نکرد و هرچه اصرار کرد حمید نپذیرفت. بعد از رفتن حمید، مهدی نشست و نیم ساعت با صدای بلند گریه کرد. حمید نیروهای تحت امر را توجیه کرد و به راه افتادند. او در اولین قایق نشست و قایق در سکوت و تاریکی مطلق شب به راه افتاد.
اولین کسی بود که از قایق پیاده شد و پای بر جزیره مجنون گذارد. اولین نگهبان پل به هلاکت رسید و چند تن به اسارت درآمدند. یکی از اسرا که یک سرتیپ عراقی بود متعجب و گیج از حضور نیروهای ایرانی در این جزایر غیر قابل نفوذ از حمید پرسید: چطور خودتان را به اینجا رساندید؟ حمید خیلی جدی پاسخ داد: ما شما را دور زده از اطراف بصره خود را به اینجا رساندهایم. افسر ارشد عراقی باز هم پرسید: آن نیروهایی که از روبرو می آیند چه؟ و مهدی جواب داد: «آنها از زیر زمین روییدهاند.» با استقرار نیروهای رزمنده در جزایر مجنون، دشمن پاتکها را شروع کرد. مهمترین موضع استراتژیک منطقه، پلی بود که در اختیار رزمندگان قرار داشت و حفظ آن بسیار حیاتی و ضروری بود. حمید در حال سرکشی به نیروها بود که آنها فریاد میزدند «عراقی ها روی پل هستند» حمید اسلحهای برداشت و به طرف پل دوید. که دسته بیست نفری از عراقیها به سوی آنها میآمدند.
حمید با بی سیم، خبر تصرف پل مجنون را اطلاع داد و جاویدالاثر شد
به دستور حمید، تیراندازی شروع شد که در نتیجه آن، چند تن به هلاکت رسیدند و عدهای هم به اسارت در آمدند. ضد حمله شدیدتر شد و اطراف پل زیر آتش هزاران گلوله توپ و خمپاره میلرزید. با تداوم عملیات در ساعت ۱۱ شب چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۶۲ حمید با بی سیم، خبر تصرف پل مجنون را که در عمق ۶۰ کیلومتری عراق واقع است، اطلاع داد.
حمید باکری و یارانش در حفظ این پل مهم میجنگیدند و در همانجا به لقاءالله شتافته و به خیل شهدای جاوید الاثر (مفقود الجسد) پیوستند.
کد خبر 557928منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهید حمید باکری لشکر عاشورا عملیات خیبر شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق لشکر ۳۱ عاشورا حمید باکری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۵۳۹۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عملیات وعده صادق ظهور قدرت اراده ملت ایران بود
به گزارش حوزه سیاست و اقتصاد خبرگزاری تقریب، سرلشکر «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه در همایش گرامیداشت مقام استاد و مربی که در ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد، با اشاره به کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه عملیات وعده صادق ظهور قدرت اراده ملت ایران بود، اظهار داشت: همگی شکوه و اقتدار جدیدی را در پی این عملیات تجربه کردیم.
سرلشکر سلامی با بیان اینکه اراده ملت ایران در اراده رهبر این ملت متجلی و متراکم است، گفت: رهبری تجلیگاه اراده خداوند و اراده مردم است که در طول اراده خداوند است.
فرمانده کل سپاه عملیات «طوفانالاقصی» را عامل شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی دانست و افزود: عملیات وعده صادق نیز موجب شکست بازدارندگی این رژیم اشغالگر شد.
وی عنوان کرد: به فضل الهی در ایامی به سر میبریم که خداوند متعال نصرت آشکار و فتح مبین خود را بر جبهه اسلام جاری کرد و به ما این ظرفیت و استعداد را بخشید که ظرف نزول نصرتهای الهی در این شرایط خطیر، حساس و سرنوشتساز انقلاب اسلامی باشیم.
سرلشکر سلامی ادامه داد: همه میدانند که ما یک جهاد بیوقفه و جنگی توقفناپذیر و پیوسته را ظرف دهههای اخیر با نظام استکباری و با خلفا و شرکای او در ائتلافهای متنوع داشتهایم. دشمن ذخایری از راهبردهای متنوع را علیه ما در اختیار داشت و از این انبار استراتژیها در اشکال مختلف و در سالها و دهههای گذشته علیه انقلاب شکوهمند و نظام مقدس ما استفاده کرد.
فرمانده کل سپاه بیان کرد: دشمن همه جهات نبرد را گشود و همه راههای غلبه بر نظام اسلامی را آزمایش کرد. تمامی این نبردها مقیاس و وسعتی کامل در حداکثر اعمال ممکن قدرت بودند و دشمن در هیچ جایی از دشمنی خود کوتاهی نکرد؛ نه در افق زمان، نه در وسعت مکان و نه در شدت عمل. دشمن با همه ابزارها از جمله جنگ خارجی، پدیده سرسختانه تحریم اقتصادی، ترور، نبردهای تکفیری، جنگهای اطلاعاتی، فتنههای امنیتی، تهاجمات فرهنگی و جنگهای رسانهای به میدان آمد و همه راهها را آزمود و انقلاب را در مقاطع مختلف با مخاطرات جدی مواجه کرد.
وی اظهار داشت: تاریخ سراغ ندارد که کشوری چهار و نیم دهه در معرض جنگهای سنتی و مدرن با دشمنی به وسعت نیمی از قدرت اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی جهان درگیر شده باشد، اما بعد از این مدت در مقتدرترین، مسلطترین و قویترین حالت خود قرار داشته باشد.
سردار سلامی افزود: هیچ چیزی جز جاری شدن سنتهای الهی «وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» نمیتواند توجیهگر این واقعیت شگفتانگیز باشد، همه کشورهای دنیا با جنگ ضعیف میشوند، اما جمهوری اسلامی ایران با جنگ قویتر شد، همه کشورهای دنیا با «تحریم» تخریب میشوند، اما جمهوری اسلامی ایران با تحریم ساخته شد، همه کشورهای دنیا با فشار سیاسی منزوی میشوند، اما جمهوری اسلامی ایران با فشار سیاسی میدان نفوذ پیدا میکند، همه کشورهای جهان با اغتشاشات داخلی از هم فرومیپاشند، اما نظام ما با اغتشاشات ثبات داخلی خود را مستحکمتر کرده است و هر آنچه که دشمن عمل کرد، بر خلاف آن ثابت شد.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه کشور و به خصوص سپاه در میدان جهاد رشد میکند، عنوان کرد: مادامی که دشمن در لانه باشد و ما در خانه، نه او شکست میخورد و نه ما پیروز میشویم؛ تا وقتی که یکدیگر را ملاقات نکنیم، نمیتوانیم دشمن را فرسوده، خسته، افسرده و ناتوان کنیم.
وی با تأکید بر اینکه ما در یک جنگ تمامعیار به سر میبریم، گفت: عقربههای این جنگ همچون عقربههای ساعت در هر مقطع در یک مسئله ما را با دشمن درگیر میکند؛ یک روز جنگ اقتصادی محور شرارتهای دشمن میشود، یک روز نبردهای تکفیری اوج میگیرد، یک روز فتنه داخلی مشتعل میشود که همه اینها ظهور اجزا و ارکان متنوع ذخایر راهبردهایی است که دشمن اندوخته است؛ اما بر حسب تجربه و بر اساس قدرت و دانش، ما هم در مقابل چنین دشمنی با تجربه، با دانش و با ابزار و تعریف روشها در میدان حاضر میشویم.
سرلشکر سلامی خاطرنشان کرد: راز موفقیتهای سپاه در گسترش قدرت، ابتکارات راهبردی در نوآوریها و خلاقیتهای میدانی همین است که در سه سطح جنگ، درگیر است؛ در سطوح راهبرد، عملیات و تاکتیک.
فرمانده کل سپاه بیان کرد: ما محکوم به این هستیم که آگاهانه با بینش عمیق، دانش قوی، ابزار پیشرفته، روشهای نو و دانشهای جدید از انقلاب اسلامی حراست کنیم. حراست از انقلاب اسلامی همه ابعاد زندگی ما را در بر میگیرد؛ چرا که دشمن تمامی ابعاد زندگی ما را به جنگ تبدیل کرده است. عرصههای دانش، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، امنیت و معیشت از سوی دشمن به میدان جنگ تبدیل شده است؛ بنابراین آموزشها در سپاه باید با این تنوع گسترده موضوعات رشد کند. سپاه باید در بُعد ساختن کشور زیرساختها را با مدرنترین ابزارها و پیچیدهترین فنون و تکنیکها و با نوینترین دانشها بسازد.
وی با بیان اینکه ما دائم در حال مقایسه شدن هستیم، افزود: ما را همیشه مقایسه میکنند که آیا پیشرفت کردهایم یا عقب ماندهایم؟ افتخار امروز انقلاب این است که به برکت هنرنمایی نایب امام زمان (ع) حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) ما هم به دشمنانمان حمله کردیم و دستهای ما به اندازه لازم باز بوده است. ولیِ امر ما هم دستهای دشمن را بسته، هم کشور را ساخته است و هم قدرت دفاع از انقلاب و کشور را نوسازی کرده است. او با این همه بحران پیچیده و درهم تنیده در وسط یک میدان سخت ایستاده است و با حکمت و منطق وحی، آگاهی عمیق از سنتهای الهی، نهراسیدن از شکوه ظاهری دشمن، نفوذ بر قلب مؤمنان، هدایت صحیح در لحظههای سخت و آرامشبخشی در میان امواج التهاب، یک جامعه سرافراز، سربلند و پرآوازه به نام ایران اسلامی ساخته است.
سردار سلامی ادامه داد: اینکه خداوند در چند دهه در تمام میدانهای کثیر سخاوتمندانه نصرت خویش را بر قلب مؤمنان و ولی امر ما جاری کرده و به قلوب استحکام بخشیده است. در ماجرای وعده صادق کاملاً دیدید که هیچیک از ایرانیان از اینکه دشمن چه واکنشی نشان دهد، نهراسید. هیچکس از دشمن نترسید با اینکه همه فکر میکردند، این دشمن عکسالعمل نشان میدهد.
فرمانده کل سپاه با تأکید بر اینکه هر ملتی پژواک و بازتاب شخصیت رهبر خود است، عنوان کرد: خصوصیات رهبری و امامت این است که شخصیت، هویت و خصوصیات او درپیکره جامعه تکثیر و جاری میشود که این فرصت الهی است. در این ماجرا این استثناییترین تصمیم یک نظام بود.
وی اظهار داشت: ممکن نیست هیچ رهبری و نظامی در نقطهای از عالم چنین تصمیمی را بگیرد؛ تصمیمی که از یک طرف بر یک شجاعت عظیم و از سوی دیگر بر یک حکمت عمیق تکیه دارد. وسعت این تصمیم و شجاعت آن شگفتیساز این ماجرا و بخش مهم قدرت ما، تجلی این اراده بود.
سرلشکر سلامی افزود: ما که اجراکننده هستیم، کار سختی انجام نمیدهیم؛ آنکه تصمیم میگیرد و مسئولیت این عمل را میپذیرد و در میان فشردهترین صفآرایی جهانی در قلب این صفآرایی وارد میشود و دشمن را از میان میگسلد، او منبع اصلی قدرت ما است.
فرمانده کل سپاه اضافه کرد: این عملیات از این طرف روی یک نقطه انجام شد با همان تدبیر، همان هندسه نقطه روی صفحه کاغذ، اما از آن طرف یک جهان پاسخ داد. جغرافیای آن طرف شامل یونان، مدیترانه، دریای سرخ، حجاز، عراق، اردن، فلسطین و ترکیه جغرافیای جنگی بود که دشمن به کار برد. این طرف یک عمل محدود و کسر فوقالعاده از یک قدرت عظیم و کسر بسیار کوچکی از یک قدرت بزرگ بود، اما آن طرف همه ظرفیتهای یک جنگ بزرگ، همزمان بدون غافلگیری بکار گرفته شد.
وی گفت: تقریباً ۹۰ درصد غافلگیری ما گرفته شده بود و دشمن شاید لحظه دقیق و هدف دقیق را نمیداند. اما این جغرافیای صهیون آنقدر کوچک است که همه نقاط به هم مرتبط هستند، اما فرانسه، اردن، انگلیس، آمریکا، اسرائیل و دیگران در شعاعی وسیعتر همگی با تمامی قدرت حاضر بودند و همه عمل کردند و در مقابلِ یک عمل کوچک، یک جنگ بزرگ را انجام دادند که البته فقط یکبار میتوانستند این عمل را انجام دهند. اگر موج دوم حملات سر میگرفت، کارایی این سیستم یکپارچه دفاعی حداقل ۵۰ درصد کاهش مییافت و در موج سوم ۵۰ درصدِ موج دوم و به همین نسبت مابقی حملات موجب کاهش مداوم توان پدافندی دشمن میشد.
سردار سلامی ادامه داد: اینکه این تصمیم گرفته شود که با وجود اعلام بزرگترین قدرت تاریخ بشر که ما در کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم. در این نقطه کوچک پرتراکم پدافندی همه آمدند و همه میگویند واکنش نشان میدهیم با این فرض با چنین دشمنی مستقیم و رسمی با پذیرش مسئولیت صدها فروند موشک و پهپاد پرواز میکنند، نشان میدهد که چه اتفاقی رخ داده است. جنگ به سرزمین صهیونیستها کشیده شده است و وقتی موشکها با هم تلاقی میکنند در آسمان روی سر صهیونیستهاست؛ موضوعی که همه آن را میبینند و برای اولین بار پس از دههها یک قدرت، جنگ را به سرزمین و فضای صهیونیستها کشیده است. هشت ساعت دلهره، آشفتگی، ترس و اضطراب ناشی از اراده شلیک موشکها و پهپادها و قدرت بینظیری است که همه میدانند قابل تکرار است و از این پس، این معادله ما است.
فرمانده کل سپاه تصریح کرد: این عملیات همه جهان را آرام کرد؛ حتی دشمنان ما آرام شدند. کسانی هم که در شمال و غرب و مناطق دیگر ژست اقتدار میگرفتند، همگی خاموش شدند.
وی گفت: رژیم صهیونیستی اصلاً جنگ را در سرزمین خود نمیپذیرد. در دکترین دفاعی اسرائیل، جنگ در خارج از مرزهاست. برای صهیونیستها بازدارندگی به مفهوم عدم وجود اراده شلیک است؛ نه اصابت. هیچکس نباید اراده شلیک داشته باشد که همه اینها شکسته و جنگ پیشدستانه باطل شد. ما رسماً اعلام کردیم که میزنیم و همه هم میدانستند. این عظمت است که رسماً اعلام میکند میزنیم. سیلی میزنیم. میزند و نمیترسد و به خدا توکل میکند. آخرین عبارتی که رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) به ما فرمودند، این بود که بر خداوند توکل کنید. توکل توأم با تدبیر و حکمت و اراده و قدرت.
سرلشکر سلامی خاطرنشان کرد: باید سپاه را در حد و اندازههای این عملیاتها دید؛ البته این عملیات کوچک بود. سپاه را باید قوی کنید که البته قوی هست؛ اما قدرت مانند موجود زنده دائماً باید در حال رشد و کمال و نوسازی باشد. اگر در رشد قدرت متوقف شویم از دشمن عقب میمانیم. در دیداری هم که با رهبر معظم انقلاب داشتیم، معظمله فرمودند که سپاه در بحث آموزش همه جانبه مجاهدت کند.
انتهای پیام/